خانواده بهمرام
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب:, توسط عبدالصمد به مرام |

2192195111142203111344941841889715919281.jpg



آنهایى كه اهل دل هستند، در مقابل مولاى خود چه قدر ادب به خرج مى‏دهند.

هزار بار بشویم دهان به مشك و گلاب‏

 

هنوز نام تو بردن كمال بى‏ادبى است‏

     

یكى از آن با ادبان مى‏گوید: من ادب در برابر پروردگار را در سفرى به هند، از یك هندى یاد گرفتم. روزى براى اولین بار وارد یك مغازه شدم. چند نفر دیگر قبل از من وارد مغازه شده بودند و جنس مى‏خواستند. من مى‏دیدم هر چند لحظه یكبار صاحب مغازه به آخر مغازه مى‏رود، یك پارچه سفید بسیار تمیز مثل یك پرده در آنجا آویخته بود. گوشه پارچه سفید را كنار مى‏زند، یك سرى تكان مى‏دهد، برمى‏گردد و فروش را ادامه مى‏دهد.

تمام بت پرستان عالم، بت‏هاى فلزى یا چوبى را در حقیقت نمایشى از ارواح قدرتمندى مى‏دانند كه آن ارواح را مكتب‏هاى آنها ساخته‏اند و به آنها القا كرده‏اند كه خیلى‏ها از آنها دلیل و برهانى براى اثبات آن وجود ندارد، بلكه خیالى است.

مثلًا مى‏گوید: این بت با این شكل، نماینده آن روحى است كه باران در اختیار او است. یعنى ما خود روح را نمى‏بینیم، پس مجسمه شكل او را عبادت مى‏كنیم. به‏ آن روح مى‏گویند: ما بنده تو هستیم، پس باران فراوان بفرست و زراعت امسال ما را پر بركت قرار بده.

به من گفت: آقا چه مى‏خواهى؟ گفتم: من مقدارى جنس مى‏خواهم، اما قبل از این كه جنس به من بدهى، بگو: پشت این پرده سفید چه خبر است، كه هر چند دقیقه‏اى، مى‏روى و گوشه پرده را بلند مى‏كنى و یك سرى تكان مى‏دهى، بعد برمى‏گردى و جنس را تحویل مشترى مى‏دهى؟

گفت: مجسمه معبود و خداى من پشت این پرده است. من هر چند لحظه مى‏روم و گوشه این پرده را كنار مى‏زنم، نگاهش مى‏كنم كه حیا كنم و تقلب و كم‏فروشى نكنم. این بت كه نماینده این روح است، مرا مى‏بیند و در محضر آن روح، كمال بى‏حیایى و بى‏ادبى است كه در فروش جنس، سر مردم را كلاه بگذارم.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.